عمر بن خطاب در زمان خلافت خود برای حج به مكه مشرف شده در اثنای طواف نظرش به جوانی افتاد كه یك طرف صورتش سیاه و چشمش قرمز و خون آلود است. عمر او را صدا زد و گفت: ای جوان چه كسی با تو چنین كرده و چه كسی تو را زده است؟جوان گفت: ضربنی ابو الحسن علی بن ابی طالب. علی - علیه السلام - مرا زده است. عمر گفت: تأمل كن تا علی بیاید. در همین حال علی بن ابی طالب رسید. عمر گفت: یا علی ءانت ضربت هذا الشباب؟یا علی آیا تو این جوان را زدی؟علی - علیه السلام - فرمود: آری من او را زدم. عمر گفت: چه چیز سبب شد كه او را بزنی؟علی - علیه السلام - فرمود: . دیدم او را كه نظر به زنان مسلمان و ناموس مردم می كرد (به دنبال ناموس مردم بود). عمر گفت: ای جوان، لعنت بر تو، بر خیز و برو.به درستی كه تو را چشم خدا دیده و دست خدا زده است
نظرات شما عزیزان:
:: برچسبها:
عمرودست خدا,